۱۳۹۴ اردیبهشت ۸, سه‌شنبه

زلزله نپال

زلزله‌ای به شدت ۸ / ۷ ریشتر که روز شنبه (۲۵ آوریل/ ۵ اردیبهشت) در نپال روی داد شدیدترین زلزله در این کشور از ۸۰ سال پیش است. این زلزله تا کنون به قربانی شدن ۴۰۰۰ نفر انجامیده است، رقمی که ساعت به ساعت افزایش می‌یابد.
به گفته مقام های نپال٬ بیش از ۶۵۰۰ نفر زخمی شده اند.
دفتر کودکان سازمان ملل برآورد کرده است که یک میلیون کودک نپالی در نتیجه زلزله آواره و نیازمند کمک شده‌اند. دسترسی اهالی به آب سالم و امکانات بهداشتی به شدت محدود شده و در نتیجه، امکان شیوع بیماری‌های واگیر نیز رو به افزایش است.
در جشنواره گادهیمای٬ در سالهای ۲۰۰۹ و۲۰۱۴ بیش از ۵۰۰٫۰۰۰ حیوان (گاومیش، خوک، بز، مرغ، موش و کبوتر) کشته شد.
برباور هندوها، قربانی‌کردن برای گادهیمای، الهه قدرت؛ باعث خشنودی او می شود و به آنها سعادت و خوشبختی ارزانی می‌کند.
ولی نه تنها هنوز مردم نپال به سعادت و خوشبختی نرسیده اند بلکه خدایان هم از خشم و انتقام طبیعت در امان نمانده اند...

۱۳۹۴ اردیبهشت ۷, دوشنبه

سال ٬۱۳۹۴ سال کشتار پلنگ های ایرانی

هر بیشه گمان مبر که خالیست 
شاید که پلنگ کشته باشد!

کشتار ششمین پلنگ (۹۴/۱/۱۳)

پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: لاشه ششمین پلنگ تلف شده در سال ۹۴ بی سروصدا به اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی منتقل شده است

علت مرگ این پلنگ اعلام نشده است اما با توجه به اینکه لاشه در نزدیکی روستا و در حاشیه جاده منتهی به روستا کشف شده است، عده ای از مردم محلی شلیک با اسلحه شکاری به پلنگ و عده ای استفاده از طعمه مسموم را دلیل مرگ این پلنگ عنوان کرده اند.


با وجود گذشت حدود ۲۰ رو از این حادثه، هیچگونه اطلاع رسانی در این زمینه از سوی اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی صورت نگرفته است!


بطور حتم جلوگیری از انتشار اینگونه اخبار توسط ادارات کل، نه تنها کمکی به حفاظت از گونه های جانوری ارزشمند نخواهد کرد، محدود شدن دسترسی به  اطلاعات و عدم انجام تحقیقات درخصوص دلایل مرگ و دستیابی به سایر اطلاعات مورد نیاز، تصمیم گیری صحیح و منطبق با شرایط موجود به منظور حفاظت از باقیمانده جمعیت گونه های نادر را غیر ممکن ساخته و گونه های ارزشمندی همچون پلنگ ایرانی را با سرعت بیشتری به نابودی نزدیک می کند.


اطلاع رسانی شفاف و به موقع در اینگونه موارد موجب می شود تا صاحبنظران، مدیران دستگاه های مختلف، قانونگذاران، مردم عادی و جوامع محلی با درک بهتری نسبت به شرایط و آگاهی از حساسیت های موجود، در حفاظت از گونه های در خطر انقراض، زیستگاه ها، طعمه ها و غیره تلاش نموده و با سازمان محیط زیست همکاری کنند.
 مرگ پنجمین پلنگ ایرانی در کمتر از ۳۰ روز (۹۴/۲/۱)
پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: بر اساس اطلاعات دریافتی ظهر روز گذشته (سه شنبه ۹۴/۲/۱)  لاشه یک پلنگ در حاشیه روستای چشم آزاد در شهرستان تربت جام مشاهده شده است.

نتایج بررسی های اولیه نشان می دهد که این پلنگ بر اثر استفاده از لاشه آغشته به سم مسموم شده و پس از طی مسافتی هنگام بالا رفتن از یک دره توان خود را از دست داده و تلف شده است.


شواهد موجود و رد ناخن ها بر روی زمین بیانگر آنست که پس از تاثیر سم، پلنگ از ادامه حرکت به سمت بالای دره بازمانده و چند متر بر خلاف جهت شیب روی زمین کشیده شده و سپس تلف شده است.

کشتار چهارمین پلنگ ایرانی
پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: متاسفانه سریال کشتار پلنگ های ایران ادامه دارد و پلنگ دیگری این بار در استان ایلام و به شکل ناراحت کننده ای کشته شده است.

بر اساس اطلاعات موثق دریافتی این پلنگ چند روز قبل در شهرستان ایوان، ارتفاعات «شره زول» و در منطقه ای به نام «پلنگ کنا» از پای درآمده است.



عامل کشتار این پلنگ فرزند یکی از دامداران منطقه است که بیشتر اوقات سال را در آن منطقه مشغول دامداری هستند.
مرگ سومین پلنگ ایرانی طی دو هفته (۱۳۹۴/۱/۱۶)
پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: در کمال ناباوری و در حالی که تنها ۱۶ روز از آغاز سال جدید می گذرد لاشه سومین پلنگ ایرانی نیز در کوهستان های مابین استان فارس و کهگیلویه و بویراحمد مشاهده شد.

کامبیز حسین پور اظهار داشت: پلنگ مذکور به لحاظ جنسیت نر بوده و در بررسی وضعیت ظاهری لاشه، علائمی از اصابت گلوله به چشم نمی خورد و لاشه کاملا سالم بود.

چوپانان محلی ادعا داشتند که حمله پلنگ به دامهایشان طی هفته های گذشته باعث تلف شدن تعدادی گوسفند و بز اهلی شده است.


حسین پور گفت: با توجه به ادعای چوپانان مبنی بر حمله پلنگ، همچنین موقعیت منطقه که جزو مناطق آزاد به شمار می رود و فاصله نزدیک محل مرگ پلنگ با روستا که مسافتی کمتر از یک کیلومتر بود، به نظر می رسد که این پلنگ با استفاده از طعمه آغشته به سم توسط چوپانان محلی از بین رفته است.
مرگ دومین پلنگ ایرانی (۱۳۹۴/۱/۱۰) 
پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: پس از گذشت تنها چهار روز از کشتار یک پلنگ ایرانی در بردسیر کرمان، متاسفانه ضایعه بزرگ دیگری برای طبیعت کشور رقم خورد و پلنگی دیگر این بار بر اثر برخورد با خودروهای عبوری در استان فارس تلف شد.

پلنگ در منطقه سه راهی راهدار کازرون از کوه قبله پایین آمده و به نظر می رسد برای خوردن آب به طرف رودخانه شاپور در سمت دیگر جاده می رفته که با یک خودروی سواری برخورد کرده است.
بررسی ها نشان می دهد علت مرگ این پلنگ برخورد یک با سر حیوان، خونریزی مغزی و خونریزی در ناحیه گوش چپ و دهان بوده است.

این پلنگ به لحاظ جنسیت نر، سن آن حدود ۵ سال بوده، ۵۴ کیلو وزن داشته و طول آن از نوک بینی تا انتهای دم دو متر و ۲۰ سانتی متر بوده است.

متاسفانه با گذشت تنها ۱۰ روز از سال جدید تاکنون ۲ پلنگ ایرانی در کرمان و فارس بر اثر عوامل انسانی ازبین رفته اند.
این درحالی است که علاوه بر عوامل انسانی که مستقیما باعث تلف شدن این گونه ارزشمند می شود، خشکسالی، کمبود طعمه، تخریب و کوچک شدن زیستگاه ها عرصه حیات را بر بزرگترین گربه سان کشور تنگ نموده است.
سال جدید با کشتار بیرحمانه یک پلنگ ایرانی در بردسیر کرمان آغاز شد.
پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: چهارشنبه ۱۳۹۴/۱/۵ یکی از همیاران محیط زیست طی تماس تلفنی با اداره محیط زیست شهرستان بردسیر اعلام می کند که یک پلنگ توسط دامداران در منطقه آزاد دشت اله آباد کشته شده است.

رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان بردسیر در این باره گفت: پس از دریافت گزارش بلافاصله به همراه محیط بانان عازم منطقه شده و پس از حدود ۳ ساعت جستجو حوالی ساعت ۱۶ عصر در دشت اله آباد یک خودرو وانت مزدا را مشاهده نمودیم.
علی سرخوش اظهار داشت: پس از متوقف نمودن خودرو، راننده وانت که از دامداران منطقه و دیگر سرنشین آن را که چوپان وی بود تحت بازجویی قرار گرفتند اما هر دوی آنها منکر هرگونه تخلفی بودند.

پس از مدتی بازجویی تخصصی سرانجام راننده وانت اعتراف نمود که ساعاتی قبل پس از اطلاع از مشاهده پلنگ درون دشت، با خودرو به تعقیب پلنگ پرداخته و  با سرعت زیادی بوسیله خودرو به پلنگ کوبیده است.

متهم در اعترافات خود گفت پس از آنکه با خودرو پلنگ را زیر گرفتم، حیوان هنوز زنده بود اما چوپان وی با ضربات متعدد چوب، پلنگ مجروح را از پای درآورده است.

حدود چهل سال از آخرین مشاهده پلنگ در این منطقه می گذرد و حتی عشایر و دامداران نیز در این مدت این گونه ارزشمند را ندیده بودند.
سالی که نکوست، از بهارش پیداست...

۱۳۹۴ اردیبهشت ۶, یکشنبه

صدمین سالگرد نسل کشی ارامنه

در جهان اسلام٬ داعش پدیده ی نوظهوری نیست.
۱۰۰ سال از کشتار بیش از یک میلیون ارمنی گذشت و دولت ترکیه همچنان از پذیرش نسل کشی سرباز می زند.
نسل‌کشی ارامنه (هولوکاست ارامنه)٬ به نابودی عمدی و از پیش برنامه‌ریزی شده (نسل‌کشی) بیش از یک میلیون ارمنی ساکن سرزمین‌های تحت کنترل امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۱۵ میلادی توسط دولتمردان عثمانی و رهبران قیام ترکان جوان اطلاق می‌شود.
امروزه این رویداد به طور گسترده به عنوان یکی از اولین نسل‌کشی‌های قرن بیستم شناخته می‌شود.
در ۲۴ آوریل ۱۹۱۵، بین ۲۳۵ تا ۲۷۰ نفر از متفکران، نویسندگان، رهبران، و سیاست‌مداران ارمنی از جمله دانیل واروژان، سیامانتو، و روبن سواک در استانبول دستگیر و پس از انتقال به کشتارگاه‌ها بطرز فجیعی به قتل رسیدند. 
همچنین در همان روز حدود ۵۰۰۰ نفر از ارمنی‌های بی دفاع را در استانبول به کشتارگاه فرستادند که این سرآغاز قتل‌عام دسته جمعی مردم بی دفاع ارمنی بود به ویژه مردانی که به‌عنوان سرباز در پشت جبهه به بیگاری کشیده شده بودند.
چندین هزار نفر از گرسنگی و بیماری در ارودگاه‌های اسرای جنگی –که در آنجا ساخته شده بود- جانشان را از دست دادند.
ترکان عثمانی در ۲۷ ماه مه ۱۹۱۵ قانون تبعید ارمنیان به موصل و سوریه را منتشر کردند. مأموران دولت، ساکنین شهرها و روستاهای ارمنی نشین را مجبور به جا به جایی کرده و به دروغ به آنها گفته می‌شد که چون در منطقه جنگی قرار دارند می‌بایست برای حفظ جانشان به جاهای امن‌تری منتقل شوند. به آنها حتی فرصت نمی‌دادند که غذا و لوازم ضروری را با خود بردارند.
آنان گروه‌های ارمنی را که بیشتر شان زنان، کودکان و سالخوردگان بودند، به طرف صحرای مرکزی سوریه در نزدیکی استان دیرالزور راندند که تعداد زیادی از کودکان، پیرزنان و پیرمردان در مسیر راه در اثر گرما، گرسنگی و تشنگی طاقت نیاورده و مردند.
از سوی دیگر برای اجرای کامل کشتار ارمنیان مردان را از زن و بچه یشان جدا کرده، به طرز فجیعی قصابی می‌کردند و زنان و دختران جوان را برای نیات جنسی با خود می‌بردند. آنهایی هم که از خود مقاومت نشان می‌دادند، بطور وحشیانه‌ای می‌کشتند.
ماموران عثمانی و "ترکان جوان" در این مسیر، هر گونه مقاومت را با گلوله‌ پاسخ می‌دادند، مردان معترض را به‌شکلی فجیع می‌کشتند و به زنان و دختران جوان تجاوز می‌کردند. این رفتار خشونت‌بار در "اردوگاه‌های کار اجباری‌" که پس از رسیدن به مقصد برای بهره‌کشی از کار بازماندگان ارامنه در آن برپا شد، هم‌چنان ادامه داشت.
یتیمان ارمنی
در حد فاصل سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۲ میلادی بر اثر نسل‌کشی ارمنیان در امپراطوری عثمانی بیش از ۵۰۰ هزار کودک ارمنی کشته شده‌اند. اکثر آنها تیرباران، مسموم، خفه و یا از گرسنگی و بیماریهای مختلف جان سپردند، عده‌ای نیز که جان سالم بدر بردند اما نتوانستند از ترکیه فرار کنند، بزور مجبور به ترک دیانت شده و بعنوان برده به خانواده‌های تُرک و کُرد فروخته شدند.
 تخریب آثار فرهنگی ارمنیان
همزمان با قتل‌عام و اخراج ارمنیان از ارمنستان غربی در منطقهٔ شرق ترکیهٔ فعلی در سال های۱۹۱۵ و۱۹۱۶ م، نه تنها اموال قربانیان به تاراج رفت، بلکه کلیهٔ کلیساها و دیرها، که غیر از بناهای مذهبی، مراکز علمی و فرهنگی ارمنیان به شمار می‌آمدند و در آنها آثار فرهنگی ارزشمندی وجود داشت، غارت شدند و بیش از بیست هزار نسخه کتاب‌های دست‌نویس که قدمتی چندین صدساله و گاهی بیش از هزار سال داشتند نیز از میان رفتند.
مصادره اموال ارمنیان
در ۲۷ مه ۱۹۱۵، تنها چند هفته پس از آغاز کوچ اجباری ارمنیان، مجلس عثمانی قانون مربوط به تبعیدیان را به قصد تصاحب دارایی‌های آنان تصویب کرد و کوشید تا به غارت دارایی‌های برجای مانده از ارمنیان، پس از تبعید، وجههٔ قانونی دهد.

این قانون در ۱۰ ژوئن ۱۹۱۵ تصویب و در ۲۶ سپتامبر ۱۹۱۵ برای اجرا به کمیته‌های محلی مصادرهٔ اموال، در استانهایی که کوچ اجباری بومیان در آنها به اجرا درمی آمد، ابلاغ شد. این قانون ارمنیان را (مردم کوچ داده شده) و دارایی‌های آنان را (اموال با میل خود رها شده و دارایی‌های بی صاحب) اعلام می‌کرد.

کاخ ریاست جمهوری، محل اقامت رسمی رئیس جمهور ترکیه (مصطفی کمال آتاتورک) در اصل این املاک متعلق به ارمنی اُهانس کاسابیان می‌باشد.

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲, چهارشنبه

روز زمین گرامی باد

خواستن توانستن است
تامی کلین، یک جوان هلندی، به ما نشان داد که چه آسان می توان کاری داوطلبانه برای جامعه خود انجام داد. او کنار آب‌راهی را که به شدت آلوده شده بود٬ در مسیر کار خود تمیز کرد. تنها کاری که باید می کرد این بود که روزانه نیم ساعت زودتر بیدار شود٬ تا زمانی که همه ی زباله ها جمع شوند.

او در فیسبوک خود چنین نوشته:

"هر روز، من سوار بر دوچرخه در امتداد رودخانه به سر کارم می روم. مسیر زیبایی است٬ بجز یک قسمت."
"قطعه ای از کنار رودخانه پوشیده شده است از بطری های پلاستیکی و دیگر قطعات (عمدتا) کیسه های پلاستیکی زباله ."
"این بخشی است که پر است از زباله."  
"دیدن این زباله ها مرا آزار می داد. بنابراین٬ من تصمیم گرفتم زباله ها را جمع آوری کنم."
"حدود ۳۰ دقیقه طول کشید تا من یک کیسه زباله پر کردم." 
"اما، جمع آوری یک کیسه زباله٬ باعث تغییر چندانی در این  منطقه سرشار از زباله نشد."
"من با خودم قرار گذاشتم هر روزی که از آنجا رد می شوم٬ یک کیسه زباله جمع آوری کنم."
"پاکسازی منطقه بین این دو نماد٬ تنها ۶ روز طول کشید."
"من تجربیاتم را در فیس بوک به اشتراک گذاشتم و در حال حاضر، حدود ۱۸۰ نفر این"پروژه" را پسندیدن."
"بسیاری از مردم می گفتند امثال شما باید بیشتر باشند!"
"و آنها آمدند: این دوست من ریک است که کمک می کند"
کنتراست (تباین و جدایی
"این محل در کنار یک مسیر دوچرخه سواری بود و تنی چند٬ از دوچرخه خود پیاده شدند و گفتند: چه ابتکار خوبی."
"زباله ها تلاش می کردند با من ارتباط برقرار کنند"
"آخرین کیسه ی زباله"
"از درون ۲۲ کیسه ی زباله٬ این تنها چیزی بود که من فکرکردم ارزش نگه‌داشتن دارد."
"این ایده برای ایجاد انگیزه در مردم است تا سالی یک کیسه زباله جمع آوری کنند."
"اینکار تنها ۳۰ دقیقه طول می کشد، ولی واقعا باعث تفاوت زیادی می شود و شما٬ شگفت زده خواهید شد از احساس خوبی که پس از آن در شما بوجود میاید."
"چنگر اوراسیایی در بخشی که من تمیز کردم٬ لانه درست کرده."